- حکایت راه حل بهلول برای پرداخت پول بخار
آکایران :حکایت بهلول و آشپز بنا به گزارش آکاایران : یک روز عربی ازبازار عبور می کرد که چشمش به دکان خو
مجموعه اس ام اس های جدید فک و فامیل ما -مجموعه اس ام اس های جدید فک و فامیل ما | فک و فامیله داریم تلفنی که پیغام گیر داشته باشه چقدر بده! از روزی که خریدیم وقتی خونه
مجموعه اس ام اس های جدید فک و فامیله داریم -| فک و فامیله داریم خواستگار اومده برام خواهر پسره میگه برادر ما اولین بارشه میاد خواستگاری واسه همین خجالتیه… | فک
مجموعه اس ام اس های جدید فک و فامیل -| فک و فامیله داریم به خالم که آمریکا زندگی میکنه با کلی ذوق و شوق گفتم: خاله من خیلی دوس… | فک و فامیله داریم ب
حکایت صبر و تحمل در برابر نااهلانگروهى از افراد بى پروا و بى بند و بار، به سراغ عارف وارسته اى آمدند و به او ناسزا گفتند و او را کتک زدند و رنجاندند، او نزد مرشد
داستان «قمپز در کردن» چه بود؟گروهى از افراد بى پروا و بى بند و بار، به سراغ عارف وارسته اى آمدند و به او ناسزا گفتند و او را کتک زدند و رنجاندند، او نزد مرشد
حکایت خدا و گنجشکروزگاری در مرغزاری گنجشکی بر شاخه یک درخت لانه ای داشت و زندگی می کرد .گنجشک هر روز با خدا راز ونیاز و درد دل می کرد و فرشت
کاری کن که رخ دهد!شیوانا از مقابل مدرسه ای عبور می کرد. پسر جوانی را دید که غمگین و افسرده بیرون مدرسه به درختی تکیه کرده و به افق خیره شده اس
بهلول و چوب زدن او بر قبرهاشیوانا از مقابل مدرسه ای عبور می کرد. پسر جوانی را دید که غمگین و افسرده بیرون مدرسه به درختی تکیه کرده و به افق خیره شده اس
فک و فامیل داریم باحال و جالب |آکاایران فک و فامیل داریم باحال و جالب زن داداشم برگشته به داداشم می گه : اگه چی بشه تو منو می بری طلاق می دی ؟ داداشم خیلی جدی
جوک و اس ام اس فک و فامیل داریم خفن و خنده دارآکاایران اس ام اس فک و فامیل داریم اس ام اس فک و فامیل sms fak o famil • بچه فامیلمون کلاس پنجمه سوال امتحانی دادن خوارج چه کسا
فک و فامیله داریم؟!(6)بابام یه چن روزیٍ رفته شهرستان واسه کارش!!نصفه شب بودش دیدم مامانم وحشتناک اومده میگه؛ امیــ
فک و فامیله داریم؟!(7)یکی از فامیلامون (دختر ) یک سال مالزی بود ، بعد دو سال رفت کانادا ، تنهام زندگی
جوک فک و فامیل ما داریم (8)از بیرون اومدم خونه دیدم خواهرم پشت سیستم نشسته داره بازی می کنهبهش می گم : داری پرندگان خشمگین بازی می کنی؟می گه : نه
فک و فامیله داریم...؟(8)داداش دوستم رفته مسافرت ماشینشو یه هفته داده دست دوستم باشه اونوقت داداشِ منم وقتی میره بیرون شلوارَکِشو
فک و فامیله داریم؟!(5)دیشب چند دفعه به مامانه گفتم حالم خوب نیست ,بچه ها هم نمیرن فردارو,شاید منم نرم,هر بارم گفت
فک و فامیله داریم؟(4)خواهرم دوستشو آورده خونه.مامانم هیچی نگفت...... حالا همین دختره رو اگه من آورده بودم.... واویلا بود
فک و فامیله داریم؟! (طنز)وقت خواب :بابام : گوشیرو کجا گذاشتی ؟مامانم : بالا سرت !بابام : چرا بالا سر خودت نذاشتی ؟مامانم : چونکه س
فک و فامیله داریم؟! (2)رفتـــم خونه بــابــابزرگم؛ داییـــمم اومده بوده ماشیــنمو تو حیاط میبینـــه!میــاد تو به خیالٍ اینکــه م
فک و فامیله داریم؟! (3)بابام از خونه رفت بیرون ماشین رو روشن کرد و رفت یه دیقه بعد دوباره صدای ماشین بل
خیانت شاخ و دم ندارد...!بابام از خونه رفت بیرون ماشین رو روشن کرد و رفت یه دیقه بعد دوباره صدای ماشین بل
قمر در عقرب چه روزی است؟!همانطور که می دانید قمر یا همان ماه تقریبا هر 2 روز و نیم یکبار در طول چرخش 1 ماهه تقریبی خود به یکی از صور فلکی حمل و ثور و جوزا
داستان آموزنده بادکنک منسمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد
داستانک قصاب و سگ باهوش !سمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد
داستان کوتاه چرا وقتی عصبانی هستیم داد می زنیم؟سمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد
خدا داده ولی کور ـ خر مفت و زن زورسمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد
داستان جالب خر داناسمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد
داستان مرد شیاد و مردم بی سوادسمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد
عشق شیخ ساده دل به دخترک بی دین!سمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد
داستان بهلول و شکستن سر استادسمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد
حکایت خواندنی زبان تبرسمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد
زین حسن تا آن حسن صد گز رسنسمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد
داستان آموزنده تعبیر خواب !مردی داشت در جنگلهای آفریقا قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دایم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید.به پشت سرش که نگاه کرد دید
ماجرای انتخاب همسر برای شاهزادهمردی داشت در جنگلهای آفریقا قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دایم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید.به پشت سرش که نگاه کرد دید
چغندر تا پیاز شکر خدامیگویند در روزگار قدیم مرد فقیری در دهی زندگی میکرد. یک روز مرد فقیر به همسرش گفت:((می خواهم هدیه ای برای پادشاه ببرم.شاید شاه در
حکایت کره را روغن کردیمیگویند در روزگار قدیم مرد فقیری در دهی زندگی میکرد. یک روز مرد فقیر به همسرش گفت:((می خواهم هدیه ای برای پادشاه ببرم.شاید شاه در
داستان جالب گوهر پنهانروزی حضرت موسی به خداوند عرض کرد: ای خدای دانا وتوانا ! حکمت این کار چیست که موجودات را میآفرینی و باز همه را خراب میکنی؟ چرا
خدا ترا شفا بدهد، بگذار ما هم دزد باشیمیک مرد دهاتی از ده خودش به شهر میرفت تا جنسها و چیزهایی که لازم دارد بخرد برای اینکه پاییز به آخرهایش رسیده بود و محصولش
امسال زمستان سختی در راه است (حکایت)یک مرد دهاتی از ده خودش به شهر میرفت تا جنسها و چیزهایی که لازم دارد بخرد برای اینکه پاییز به آخرهایش رسیده بود و محصولش
گردنبند پر برکتروزی پیامبر (ص) در مسجد نشسته بودند. عرب بادیه نشینی وارد شد و گفت: « ای رسول خدا (ص)! من گرسنه ام، لباس مناسبی ندارم، پولی هم ند
داستان ثروتمند بی پول !روزی پیامبر (ص) در مسجد نشسته بودند. عرب بادیه نشینی وارد شد و گفت: « ای رسول خدا (ص)! من گرسنه ام، لباس مناسبی ندارم، پولی هم ند
فک و فامیله ما داریم(9)رفتیم خونه فک و فامیل میگه پدر بزرگ خوبن ؟می گم تقریبا ۵۰ روز که فوت کردن !!میگه اا حتما اگهی فوتشو
فک و فامیل داریم باحال و جالب(10)زن داداشم برگشته به داداشم می گه :اگه چی بشه تو منو می بری طلاق می دی ؟داداشم خیلی جدی برگشته می گه :اگه سکه بر
شعر های جالب و طنز دانشجو و دانشجویی -من به یک نمره ناقابل ده خشنودم و به لیسانس قناعت دارممن نمی خندم اگر دوست من می افتدمن در این دانشگاه در سراشیب کسالت هستمخوب م
شعر طنز و جالب دماغ عمل نکرده -اگه مثل کلنگه مثل لوله تفنگهبا خوشگلیت می جنگهطبیعیه و قشنگهنگو که این یه دردهدماغ عمل نکردهشعر طنز و جالب دماغ عمل نکردهاگر که
شعر طنز پیدا کردن همسر چتی -شعر طنز پیدا کردن همسر چتی شدم با چت اسیر و مبتلایش شبا پیغام می دادم برایش به من می گفت هیجده ساله هستم تو اسمت را ب
شعر طنز و خنده دار دانشجو و نمره -قربان دیدگانت استاد جان دل آرا جانا محبتی کن این بنده ی خدا رامن مخلص تو هستم اصلا فدای کفشتبا نمره ای بخندان این قوم بینوا رال
شعر طنز و بسیار خنده دار برای خانم های متاهل -شعر طنز | شعر طنز زن متاهل | اشعار طنز و خنده دار باز شوهر بی بهانه با ادایی کودکانههیکل چون استوانهمیکند غر غر به خانهیادم آ
شعر طنز و خنده دار خر عاشق رفت خاستگاری -شعر طنز و جالب در مورد خری که عاشق شده ! خری آمد به سوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیشبرو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه
شعر طنز در مورد ازدواج مردها بعد از وفات همسر -مردها کاین گریه در فقدان همسـر می کنند بعد مرگ همسـر خود، خاک بر سر می کنند!خاک گورش را به کیسه، سوی منزل می برند!دشت داغ سینه
اشعار طنز : شعر طنز و خنده دار نمره بیست -باز غوغا می کند فریاد و غوغا، نمره ی بیست جیغ مادر، جنگ بابا عصر فردا ، نمره ی بیستخوشنویسی، خوش صدایی، قهر مانی ها قبیح استاز
شعر طنز اگر رستم و سهراب امروز بودند ! -چنین گفت رســتم به سهـــراب یل که من آبـــرو دارم انــــــدر محـــلمکن تیز و نازک ، دو ابـروی خوددگر سیخ سیـخی مکن؛ مـوی خودشدی
شعر طنز عید | متن خنده دار نوروز -نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد کاسب پیر دگر باره جوان خواهد شدمنو تو غم زده ازاین همه خرجلیکن او صاحب یک سود کلان خواهد شدموسم د
شعر طنز و فوق العاده خنده دار دعوت برای جشن عروسی -آخر این هفته جشن ازدواج ما به پاست با حضور گرم خود در آن صفا جاری کنیدازدواج و عقد یک امر مهم و جدی استلطفاً از آوردن اطفال خود
شعر طنز جالب درمورد متروی تهران!//ازدحام و فشار از هر سو زور آرنج و ضربه زانو// //بدترین بوی عالم است الحق بوی سیر و پیاز و عطر و
شعر طنز مادر از ایرج میرزاگویند مرا چو زاد مادر به دهان گرفتن آموخت شب ها بر ِ گاهواری من بیدار نشست و خفتن آموخت دستم بگرفت و پ
شعر طنز عید فطرقربان هلالت بروم ای مه شوال آورده ام از فرط خوشی در دو سه تا بال سی روز به امید وصالت سپری شد
شعر طنز عاشقی | خنده دار و باحال -تو نگات شبیه شیشه عشق من یه تیکه خورشیدعشق تو دویست و شیشهمن نگام دربدر توتو حواست پیش بنزهکاش از اول می دونستمتوی چشمای تو لنز
شعر طنز و خنده دار عشق دروغی -عشق یعنی اینکه تو باور کنی می توانی یک نفر را خر کنیکذب را هنگام فعل مخ زنیآنچنان گویی که خود باور کنیبا دروغی جور شد گر امر خی
شعر طنز و خنده دار لیلی امروزی -یک شبی لیلی دلش آمد به درد عاشق بیچاره را احضار کردگفت : اول یک طبیبی کن خبربعد از ان هم انچه میگویم بخرداد دستش صورتی با لابلن
شعر طنز و خنده دار مرغ آهنگ جدایی ساز کردشعر | شعر طنز | شعر طنز مرغ آهنگ جدایی ساز کرد مرغ آهنگ جدایی ساز کرد ناگهان از سفره ام پرواز کرداز فراقش قلب بشقابم شکستقاشق و
شعر طنز و خنده دار عید نوروز / اشعار طنز و خنده دارنفس باد صبا آفت جان خواهد شد عید می آید و اجناس گران خواهد شدقیمت میوه و شیرینی و آجیل و لباسباز سرویس گر فک و دهان خواهد شدهمس
فک و فامیله داریم ؟! سری سهمیخواستیم بریم عروسی (2سال پیش) گفتم من نمیام امتحان دین و زندگی دارم یهو پدرم زد پشت گردنم گفت اخه
فک و فامیله داریم؟در این بخش از سایت آکاایران طنز فک و فامیله داریم؟ را برای شما آماده کرده ایم ، امیدواریم که مورد توجه شما قرار گی